دنیای رنگی رنگی کوثر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۰۰ ، ۱۲:۵۹
سیده کوثر فیاض

 

علاقه من چیز های فانتزی و کاردستی است پس به ترتیب تبدیل شدن به یک نویسنده رفتن به ژاپن و یادگیری آن و اما مهمترین آرزو آن سالم بودن خانواده ام بعضی وقتا هم از خودم درست می کنم و خوب خیلی چیز جالبی در نمیاد

خوب برویم سراغ علاقمندی و آرزوی اصلی بیشتر نوجوانان هم سن من : اینکه آنها دوست دارند آخرین مدل گوشی همراه با جدیدترین تکنولوژی را داشته باشند. تحقیقات به عمل آمده در همین کلاس خودمان نشان می دهد که بیشتر هم کلاسی ها در رویای داشتن یک اپل واچ آخرین ورژن  زندگی می کنند و چون مثل من حالا حالاها به آن نمی رسند و مجبورند با همان گوشی های دست دوم مامان یا بابا سر کنند به عوض کردن  قاب گوشی شان یا وصل کردن جدید ترین تزیینات گوشی شامل پاپ سوکت و بند آویز و چیزهای دیگر سر خودشان را گرم می کنند. من خودم شخصاً وقتی که می خوام قاب گوشیم رو  تزیین کنم حاضرم کل اینترنت رو بگردم تا بلاخره کاور مورد علاقه رو  پیدا کنم و هر جوری شده درستش کنم

بعدی علاقه مندی به زبان ژاپنی

یکی دیگه از علاقه مندی نوجوان های امروزه انیمه نگاه کردن هست آیا میدانید انیمه چیست؟

یعنی کارتون های سریالی مخصوص ژاپن بهش میگن انیمه

باورتون میشه نه فکر نمی کناما مهمترین آرزو اینکه خانواده ام همیشه سالم باشن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۰۰ ، ۲۱:۳۴
سیده کوثر فیاض

آرزوی بعدی من رفتن به ژاپن و یادگیری زبان ژاپنی است. برای این هم خیلی فکر کردم اولکار می خواستم همینطوری زبان فرانسه یاد بگیرم شاید برای اینکه بگویم یک زبان باکلاس بلدم . ولی خودم هم نفهمیدم چطوری نظرم تغییر کرد. و به صورت هدفمندی به زبان ژاپنی علاقه مند شدم . داستان از اینجا شروع شد که من به طور اتفاقی یک کارتون انیمه محصول کشور ژاپن را تماشا کردم و از آنجایی که بعد از این ماجرا طرفدار پرو پا قرص این سبک کارتون و یکی از شخصیت های قهرمان آن با موهای سبز، شدم ، به ژاپن و موسیقی ژاپنی وهمه متعلقات آن و البته رنگ سبز علاقه مند شدم.

من و فکر کنم گروهی از هم سن و سال های من عاشق خرید های اینترنتی و گشتن درصفحات مختلف شان و خرید چیزهایی که از نظر پدر و مادرمان به درد نمی خورند و لزومی ندارند، هستیم. من لوازم التحریر فانتزی را خیلی دوست دارم و از هر فرصتی استفاده می کنم تا با حداقل دیدن جدید ترین هایشان در د....کالا و گاهی خریدن بعضی از آنها حسابی خوش بگذرونم و الان دارم با یکی از همان خودکارهای فانتزی که از د.... کالا خریدم، مینویسم .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۰۰ ، ۲۱:۳۰
سیده کوثر فیاض

 

اگر دوست دارید خودتان را بهتر بشناسید ، به توانایی ها و آرزوها و علاقه های تان فکر کنید.

سلام من کوثر هستم ، یک دانش آموزده ساله ،یک دختر نوجوان که در ابتدای ابتدای دهه ی نود به دنیا آمده . نمی گویم خودم را کامل می شناسم ولی می خواهم چند تا از علاقه هایم را با شما به اشتراک بگذارم تا شاید شما هم کمی من و هم سن و سال های من را بهتر بشناسید.

الان که این متن را می نویسم ذهنم در حال کامل کردن پازل به هم ریخته ی فکرها ، احساس ها و علاقه های مختلف من هست تا بتواند آن ها را سر و سامان دهد ، مرتب کند و روی کاغذ بیاورد.

از اینجا شروع کنم : من آرزوهای بزرگی دارم اولین آن ها تبدیل شدن به یک نویسنده ی بزرگ است. قبل از این ها می خواستم دکتر بشوم اما در یک اتفاق دردناک و خونین متوجه شدم که من توانایی دیدن این مدل صحنه ها و کلنجار رفتن با این شرایط سخت را ندارم . البته طراحی بازی و اپلیکیشن های تلفن همراه هم گزینه بدی نیست ، چون واقعا در این کار مهارت دارم . بیشتر هم سن وسال های من با بازی و اپلیکیشن های موبایل بزرگ شدند و در این سن حسابی از عهده ویرایش و فیلتر گذاری عکس های سلفی شان وساخت کلیپ ازآنها بر می آیند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۰۰ ، ۱۳:۰۱
سیده کوثر فیاض

فصل اول

دختری بود به اسم فاطیما که شب ها در خیالات خود میدید که تبدیل به یک قهرمان شده ومردم بسیاری را نجات داده.روزی وقتی در راه مدرسه بود دید گربه ای به سمت سوراخی می رفت و به فاطیما اشاره می کرد فاطیما که دختر کنجکاوی بود به دنبال گربه رفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۰ ، ۱۸:۴۲
سیده کوثر فیاض

شر شر می ریزد دستم خیس می شود.قطره ها مثل ریسمانی از اب می ریزند انگار بلور هایی از جنس اب هستند.صدای ابشار من را ارام می کند در اب راه میروم صدای شلپ شلوپ زیر پایم می اید.به طبیعت نگاه می کنم صدای دلنشین برخورد اب با سنگ مرا یاد پیانو می اندازد صدایی ارامش بخش که می تواند مارا جادو کند. طبیعت با اهنگ ابشار به خواب فرورفته.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۰ ، ۲۳:۰۴
سیده کوثر فیاض

برگ ها خش خش میکنند رنگ های زرد قرمز قهوه ای دیده می شود.روی برگ هاقدم بر می دارم چتری دارم که قطره های باران رویش چیک چیک می افتد.دستم را دراز میکنم خیس می شود. زاکت گرمی به تن دارم .به مدرسه میروم در را باز می کنم دوستانم را می بینم که برای من دست تکان می دهند دست هم را می گیریم ووارد کلاس می شویم.در کلاس می نشینیم.خدایا بیماری بره و ما باز هم به مدرسه برویم تا هم دیگر راببینیم معلم مان را دوستان مان را امین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۰ ، ۲۲:۵۸
سیده کوثر فیاض

سلام ممکنه این روز رو فراموش کنی اما بادیدن این  وب بلاگ یادت میاد که کی این وب بلاگ ساختی  رنگ مورد علاقت سبز بوده اگر الان هم رنگ مورد علاقت سبزه یادت میاد دلیلش چی بوده این اولین تجربه تو در وب لاگ نویسی هست الان که دارم مینویسم دوست دارم ادرس سایت رو یادت باشه الان تو دوره کورنا دارم برات مینویسم الان کلاس پنجم هستی و امید وارم به ارزوت  رسیده باشی اگر تو الان که داری این رو میخوانی چند تا جمله بهش اضافه کن راستی پاکش نکن و فقط ادامشو بنویس رنگشو هم عوض نکن چون به ترتیب رنگ های رنگین کمان  رنگش کردی و اولین رنگ رنگین کمان بنفش هست از طرف خودت شاد باشیwink

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۰ ، ۲۲:۳۰
سیده کوثر فیاض